سولدوزلو/خوش آمدید
قالب وبلاگ
سولدوزلو/خوش آمدید
گذشته چراغ راه آینده است از آن درس بگیریم 
نويسندگان
آخرين مطالب
لینک دوستان

تبادل لینک هوشمند www.linkaddurl.ir
www.linc.ir [Web] - width=12 height=12>
برای تبادل لینک  ابتدا ما را با عنوان آزادی اینجاست و آدرس ehsandana27.LXB.ir لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته . در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان به طور خودکار در سایت ما قرار میگیرد.





در طول تاریخ ساکنان اصلی دشت سولدوز چه کسانی بوده اند؟

با توجه به مستنداتی که در کتابهای تاریخ ثبت شده است دشت سولدوز از زمان حکومت امیر تیمور گورکانی (کورکن)در سال 800هجری قمری (777.ش) با استقرارگرگین بیک اوصالو از اهالی روستای اوصالو در قلعه «توپراق قلعه» به عنوان حاکم اورمیه و محالات آن، توسط این حاکمان دشت سولدوز نیز حفظ و حراست می شد. وافراد و طوایف ساکن در آن جزعی از طوایف و اقوام تابع به حکومت اورمیه بوده است.

سولدوز که در بیشتر نوشته های دیوانی و غیره به«سلدوز» نوشته شده است، دشتی بوده در مابین کوهها وارتفاعات از قسمت شمالی چون خان طاووس، شمال شرق قاراداغ، شرق کوه ساری داش، جنوب فرنگی داغی،جنوب وغرب آن توسط ارتفاعات باباحسن داغی وقیبله داغی محصور می باشد.

دشت سولدوز توسط رودخانه گادار که از کوههای کلاشین سرچشمه می گیرد از سمت غرب به شرق در طول جغرافیایی دشت سولدوز جاری بوده وزمینهای کشاورزی وآبادیهای آن را سیراب می کند.

با توجه به آثار و میراث باقیمانده از اقوام و تمدنهای قدیم ازتاریخ باستان وما قبل تاریخ، این منطقه از اصلی ترین سکونت گاههای اقوام ترک بوده است و یا توسط نژاد اقوامی که به زبانهابی التصاقی صحبت می کردند مسکونی گردیده است. برای اثبات این موضوع هنوز دهها آثار گرانقدر در جای جای این کهن دیار آذربایجان مشهود است که ارزنده ترین آنها تپه باستانی حسنلو در مرکزیت این آثارها ی باستانی به عنوان یک شهر تاریخی با قدمت شش هزار ساله چشم نوازی می کند.

باگذشت تاریخ و تحولاتی که از نظر جغرافیای طبیعی و انسانی در این منطقه بوجود آمده است بعضی از جاهای آن درمناطق پست، مدتها بعلت آبگرفتگی غیر قابل سکونت گشته وتبدیل به مرداب، نی زار و باتلاقی بوده است وفقط در مناطق مرتفع زندگی و حیات بصورت سکونت گاههای موقتی و بعضا دائمی ادامه یافته است.

نمونه ای از این مناطق قابل سکونت در منطقه شمال این دشت دامنه ارتفاعات «خان طاووس» دشت ماهوری که «آق قلعه» نامیده می شود و همچنین مناطقی دیگر در جنوب دشت سولدوز مانند«ساری تورپاق»در دامنه ارتفاعات «سولطان یاغیب»در قرون گذشته مسکن اقوام و طوایفی بوده است که ذیلا بعرض می رسد.

همچنانکه در بالا به آن اشاره شد از تاریخ 800.ه.ق(776.ش) دشت سولدوز در زیر نظر حاکمان اورمیه بصورت  سکونت گاههای ییلاق وقشلاق وبطور دائم ویا فصلی مورد بهره برداری قرار می گرفت ولی از سال 1040 ه.ق (1009.ش) این منطقه بعنوان یک سکونت گاه دائمی توسط طوایف افشار اورمیه وایل ارشلوی افشارومقدمهای مراغه اشغال و مسکونی می گردد.

در دوره حکومت صفویان که جنگهای سخت وطولانی در مابین حکومت صفویان و سلطانهای عثمانی در جریان بود، در طی این جنگها طوایف و قبایلی که در بدنه اصلی اردوی قزلباش صفوی خود نمایی می کرد و فتوحات ارزشمندی را نصیب ایران می نمود طوایف افشار بود.

سلحشوری و رشادت جوانان افشار در دوره شاه عباس کبیر در جنگ های مناطق عراق کنونی در آزاد سازی«بغداد و کناره های رود دجله و فرات » سبب می گردد این طوایف بیش از پیش مورد توجه شاه عباس قرار گیرد وبه همین انگیزه شاه عباس تصمیم می گیرد این قوای نیرومند را در حساس ترین منطقه مرزی ایران (درمنطقه شمال غرب) که معمولا از طرف ارتش ینی چری مورد تهاجم قرار می گرفت ویا با تحریک آنان اقوام ساکن مرز دو کشور، مرزاین منطقه را به آشوب کشیده و قتل و غارت به راه انداخته و معمولا امنیت منطقه را بهم می ریختند، با استقرار این طوایف در آنجا و حفظ و حراست مرزی و ایجاد امنیت آنجا را به آنها واگذار می نماید.

طوایف افشار با هشت هزار خانوار عشیرتی به ریاست کلبعلیخان ایمانلوی افشار پسر قاسم خان پس از اخذ فرمان، طوایف دوازده گانه خود را که در مناطق عراق، فارس،کرمان وخراسان پراکنده  وسکونت داشتند در اندک روزگاری جمع کرده و کوچ به کوچ به سمت اورمیه روان داشته و در کنار بلده اورمیه بصورت موقت در«توپراق قلعه» مستقر می گردند و پس از استقرار اولیه وشناسایی منطقه هر طایفه ای را در بلوکی و ناحیتی معین و اسکان می دهند. اولین محل سکونت گاهها «محال دول» بوده که طولا از «قاشقا گدوک تا خان طاووس» تخمینا پنج فرسخ به طایفه (قرا اولو معروف به«گندزلوواگذار می شود.

سپس منطقه بناب  نازلو را که از سه شعبه آب داشت، یکی از زیر قلعه بردوک، دومی از مهران رود، سومی جرمی بیدکار به طایفه کهکلو واگذار می شود وسمت رودخانه روضه چایی را به جماعت قرقلو«قورقلو» تقسیم نموده و طوایف قاسملو، ارشلو و ایمانلو بعضی را درحواشی بلده و بعضی را در داخل آن جای داده و حکومت صائین قلعه را به اللهیارخان قاسملو وقصبه اشنویه را به خداوردیخان ارشلو مفوض و همچنین منطقه سولدوز را به اسکندر خان ارشلوی افشار واگذار می نماید.

با قوت و قدرت یافتن این جمعیت، ضعف و پریشانی کلی به اشرار سرحدی راه یافته لاجرم بعضی در سر حدات وبرخی در حواشی مملکت ، رعیتی دولت را قبول کرده و تن به خراجات و تحمیلات دیوانی در دادند.

ازآن تاریخ به بعد تا استقرار ایل قارپاپاق در سال 1237ه.ق (1201.ش) در منطقه سولدوز اتفاقات وحوادث گوناگونی پیش آمده که در این مقال مختصر به آن اشاره می گردد.

شرارت ایل بلباس لایجان در سولدوز و در مناطق دول در زمان حکومت خدادادخان بیگلر بیگی دهمین حاکم ایل افشار در سال 1119ه.ق (1086.ش) و سرکوب این واقعه توسط خدادادخان، حمله رستم خان بیگلربیگی به سولدوز برای سرکوب قرنی آقای مامش که در منطقه سولدوز اقدام به شرارت و غارت کرده بود.

مجددا سولدوز در زمان حکومت حسینقلیخان افشارحاکم اورمیه با ورود طوایفی از روند عراق به ایران و همکاری طوایف زرزا، هرکی، بلباس با آنان، مورد تاخت تاز قرار می گیرند.

در سال 1240ه.ق (1169ش) باز تکرارشرارت طوایف مکری، بلباس و زرزا در منطقه اطراف سولدوز در زمان حکومت نایب السلطنه عباس میرزا و همچنین تکرارهمان حوادث در سال 1232ه.ق (1196ش) توسط اشرار مهاجر ویاغی سبب می شود در سال 1233ه.ق (19/8/1196.ش) عباس میرزا نایب السلطنه جهت سرکوب اشرار و تامین امنیت مردمان ساکن در منطقه سولدوز که عمدتا از طوایف ارشلوی افشار و مقدمهای مراغه بودند، سردار عبدالصمد خان عبدالملکی رابه حکومت سولدوز می گمارد. و اولین حاکم سولدوز عبدالصمدخان برادر کوچک عسگرخان از طایفه کلبعلیخان ایمانلوی افشار و از سرداران نام آور ارتش ایران در اردوی عباس میرزا در جنگهای ایران و روس بود.

سردار عبدالصمد خان بانی مسجد سردار اورمیه و جد باباخان عظیم السلطنه سردار که در دوره حسینقلیخان بیگلر بیگی افشار،اسماعیل آقا شگفتی سرخیل ایل شگفتی را به علت شرارت های مداوم و نجات مردم منطقه از دست وی او را در قلعه خود در منطقه نازلو به دام انداخته و نابود می کند. پس ازگذشت سالها و بوجود آمدن صدها حوادث این گونه در سال 1237ه.ق(1201.ش)ایل قاراپاپاق وارد ایران شده وبه علت خدمات ارزنده ای که این ایل در طول تاریخ به ارتش ایران و مخصوصا به سپاه عباس میرزا در جنگ ایران و روس کرده بود، جهت قدردانی از آنان نایب السلطنه منطقه سولدوز را از طوایف افشار خریداری و در اختیار ایل قارا پاپاق قرار می دهد. ایل قاراپاپاق در حین ورود به سولدوز 2150 خانوار بوده است که از هشت طایفه ازجمله ترکاون، جان احمد لو، چاخرلو، اولاشلو، سارال، عربلو، شمس الدینلوو قازاق تشکیل یافته بود که بصورت ملوک الطوایفی و ایل بیگی که بعدها به ایلخانی تغییر نام یافت زندگی می کردند.

برابر مستندات نام سولدوز « سلدوز»به عنوان نام اختصاری این منطقه در منابع تاریخ افشار بطور تکرار آمده و بطور رسمی نیز درحین واگذاری آن به ایل قاراپاپاق برای اولین بار در اسناد رسمی درمکاتبات دیوانی قاجار در جمادی الثانی 1240ه.ق (1203.ش) ثبت می گردد.

ایل قاراپاپاق برای اولین بار ازناحیه خان طاووس وارد دشت سولدوز شده و بطور موقت مدتی را در منطقه آق قلعه ساکن و پس از مدت کوتاهی به مناطق هشت گانه ایلی خودمنتقل می گردند. حتی این تقسیمات نیز بعضا به اقتضای نیاز آنها توسط سران ایل با عنوان چراگاه واگذار ودر نهایت تملک می گردد.

در طول سکونت طوایف افشار در منطقه سولدوز آبادیهایی چون «آق قلعه و ورمزیار» در منطقه دشت ماهور سولدوز و ساری تورپاق(محل آبادیهای خلیفان، محمد شاه، گلوان وعلی آباد) بصورت سکونت گاههای دائمی تبدیل و روستاهای خلیفه لوو بهراملو توسط  طوایف مقدمهای مراغه مسکونی گردیده وبه مرکزیت نوچه ده یا همان« نقده» است  اداره می شد وقسمتهایی از زمینهای سایراین مناطق اصلاح شده وبه زمینهای کشاورزی تبدیل شده بود که درحین واگذاری سولدوز به قاراپاپاقها همچنان در دست ساکنان قبلی آنها (افشارها) باقی می مانند که بعد ها به مرور زمان توسط طوایف قاراپاپاق از افشارها خریداری می شوند. حتی قسمتی از این اراضی مربوط به کرمعلی خان زمانی از طوایف افشار در منطقه علی ملک، آلاگوزو دلمه باقی مانده و تا اواخر دوره پهلوی مورد مناقشه بین کرمعلی خان وخسرویهای قاراپاپاق بود که بطور کامل واگذار نشده بود.

اولین رخدادی که بعد از ورود ایل قاراپاپاق به منطقه سولدوز اتفاق افتاد این بود که میر رواندوز پانزده سال پیش درآن زمان که افشارها در سولدوز ساکن بودند به سولدوز حمله کرده و آنها را غارت نموده بودند این بار نیز مجددا به فکر حمله به سولدوز و ایل قاراپاپاق می افتند. نقی خان حاکم ایل قاراپاپاق مراتب را به اطلاع نایب السلطنه می رساند وبه دستور عباس میرزا دو فوج سوار با چهار عراده توپ از اورمیه به سولدوز اعزام و در اختیار نقی خان قرار می گیرد قاراپاپاقها آماده جنگ می شوند. میر رواندوز از آمادگی آنها باخبر شده نیروهایش را که از بین قبایل مختلف کرد از جمله روند، منگور و غیره جمع کرده بود مرخص کرده به رواندوز برمی گردد.

در نتیجه چنین می توان گفت: منطقه سولدوز تا ورود ایل قاراپاپاق به این منطقه منهای روستاهای علی آباد، خلیفان، وگلوان که آنهم پس از تخلیه طوایف افشار بدلیل قتل وغارت های مداوم طوایف اکراد چون بلباس، مامش، منگور، میران و راوند بدست این طوایف افتاده بود بقیه روستاهای آباد شده سولدوز تماما در اختیار ایل قاراپاپاق  قرار می گیرد ولی متاسف از اینکه همین شرارتها به قصد اشغال آبادیهای دشت سولدوز مداوم با قتل غارت های  اشخاصی چون شیخ عبید اله شمزینی یا نوچه ای با همکاری حمزه آقا منگور و همچنین اشخاصی چون سیمیکو، عمر شریفی و زرو بیک هرکی تا اوایل انقلاب اسلامی در مناطق سولدوز ادامه یافته موجب فرار کوچ اجباری مردم قاراپاپاق ازسکناهای آنان شده و تعدادی نزدیک به 50 روستا از 117 روستای آباد سولدوز بااراضی اطراف آن توسط این طوایف تصرف و اشغال گردیده است.


نظرات شما عزیزان:

نام :
آدرس ایمیل:
وب سایت/بلاگ :
متن پیام:
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

 

 

 

عکس شما

آپلود عکس دلخواه:





[ جمعه 10 آبان 1392برچسب:, ] [ 19:29 ] [ احسان دانا ]
.: Weblog Themes By Pichak :.

درباره وبلاگ

به وبلاگ من خوش آمدید دوستان عزیز احسان دانا هستم از سولدوز . لحظات خوشی را برایتان آرزومندم
آرشيو مطالب
امکانات وب

نام :
وب :
پیام :
2+2=:
(Refresh)

<-PollName->

<-PollItems->

خبرنامه وب سایت:





آمار وب سایت:  

بازدید امروز : 6
بازدید دیروز : 2
بازدید هفته : 6
بازدید ماه : 9
بازدید کل : 1995
تعداد مطالب : 4
تعداد نظرات : 1
تعداد آنلاین : 1


  • فروشگاه اینترنتی
  • سیستان منت